فهرست مطالب
مجله مطالعات علوم پزشکی
سال سی و دوم شماره 4 (تیر 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/05/16
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 243-251پیش زمینه و هدف
ترکیبات طبیعی به علت داشتن عوارض جانبی کم تر و تجزیه زیستی بهتر در مقایسه با آنتی بیوتیک ها موردتوجه زیادی قرار گرفته اند. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضدباکتریایی و ضداکسیدانی اسانس برگ و پوست گیاه دارابی بر روی برخی باکتری های بیماریزای انسانی هست.
مواد و روش کارپوست و برگ گیاه دارابی از شمال ایران تحت نظر مرکز تحقیقات مرکبات جمع آوری شدند (رامسر، مازندران). اسانس گیری با استفاده از دستگاه کلونجر انجام گرفت. در این مطالعه تجربی فعالیت ضدباکتریایی، حداقل غلظت بازدارندگی و کشندگی به ترتیب با روش انتشار چاهک در آگار و براث میکرودایلوشن و همچنین از معرف 2،2-دی فنیل-1- پیکریل هیدرازیل برای فعالیت ضد رادیکالی بر مبنای درصد مهار رادیکال آزاد استفاده شد.
یافته هااسانس برگ بیش ترین اثر بازدارندگی بر روی باکتری باسیلوس سریوس (5/0±5/32 میلی متر) نشان داد. به طور کلی اسانس برگ دارابی در مقایسه با اسانس پوست اثر بازدارندگی بهتری نشان داد. حداقل غلظت بازدارندگی اسانس برگ بر روی باکتری باسیلوس سریوس برابر با 62/0 میکروگرم بر میلی لیتر و حداقل غلظت بازدارندگی اسانس پوست بر روی باکتری های باسیلوس سابتیلیس، استافیلوکوکوس اوریوس، میکروکوکوس لوتیوس و سودوموناس آیوروژینوزا برابر 62/0 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. با افزایش غلظت اسانس میزان مهار رادیکال های آزاد افزایش یافت. اسانس برگ بیشترین میزان 50 IC را نشان داد.
بحث و نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده، اسانس دارابی خواص ضد باکتریایی و ضد اکسیدانی قوی نشان داد. در صورت فراوری ترکیبات اسانس دارابی می توان آن را برای تحقیقات کاربردی جهت تولید آنتی بیوتیک ها و سنتز داروهای ضدمیکروبی در بخش پزشکی و داروسازی توصیه کرد.
کلیدواژگان: دارابی، اسانس، ضد رادیکال، ضد باکتریایی -
صفحات 252-261پیش زمینه و هدف
زانوی پرانتزی یکی از شایع ترین عارضه های اندام تحتانی هست که عملکرد افراد را در طی فعالیت های روزمره و ورزشی تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر استفاده از بریس های حمایت کننده مفصل زانو بر فرکانس فعالیت عضلات در افراد دارای زانو پرانتزی در طی دویدن است.
مواد و روش کارپژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود.30 دانشجوی پسر دارای زانوی پرانتزی (20-30 سال) به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. استفاده از بریس زانو به مدت 8 هفته برای گروه تجربی انجام شد. از آزمودنی ها خواسته شده بود تا در اغلب فعالیت های روزانه خود از بریس استفاده نمایند. فعالیت الکتریکی عضلات منتخب به وسیله دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. جهت تحلیل های آماری از آزمون آنالیز واریانس با اندازه های تکراری (Repeated measure ANOVA) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد فعالیت الکتریکی عضله دوسر رانی کاهش معناداری را در فاز اتکای دویدن به اندازه (63/67-) درصد طی پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون نشان داد (026/0=P). همچنین فعالیت الکتریکی عضله دوقلو در فاز اتکای دویدن طی پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون کاهش معناداری را به اندازه (09/21-) درصد نشان داد (036/0=P). فعالیت الکتریکی سایر عضلات در گروه تجربی، هیچ گونه اختلاف معناداری را طی پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون نشان نداد (05/0<P).
نتیجه گیریبا توجه به کاهش فرکانس فعالیت عضله دوقلو داخلی و دوسر رانی طی پس آزمون نسبت به پیش آزمون می توان بیان نموند که استفاده طولانی مدت از بریس می تواند در بهبود کارایی دویدن موثر باشد.
کلیدواژگان: زانو پرانتزی، دویدن، فرکانس فعالیت عضله، بریس -
صفحات 262-272پیش زمینه و هدف
دیابت ملیتوس مجموعه ای از اختلالات متابولیک است که در اثر مجموعه ای از عوامل به وجود می آید که می تواند ناشی از اختلال در سنتز انسولین یا کاهش حساسیت به آن هست. هدف از مطالعه ی حاضر ارزیابی شیوع ضایعات داخل دهانی در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 1 و 2 بود.
مواد و روش هادر این مطالعه ی توصیفی بیماران مراجعه کننده به بخش داخلی بیمارستان امام خمینی (ره) کلینیک دندان پزشکی البرز ارومیه در سال 1399 انتخاب شدند. بیمارانی که دیابت آن ها کنترل شده و HbA1C کمتر از 5/7 و FBS کمتر از 150 داشتند وارد مطالعه شدند. از این بیماران ابتدا در مورد سابقه ی ابتلا به دیابت، و رژیم دارویی توسط دندان پزشک پرسیده شده و در معاینه ی داخل دهانی بیماران ازنظر وجود ضایعات مورد توسط متخصص بیماری های دهان، فک و صورت و دانشجوی سال آخر دندانپزشکی ارزیابی قرار گرفتند داده ها با استفاده از آزمون کای اسکویر و نرم افزار SPSS 16.0 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته هااز 369 نفر بیماران 1/62 درصد مذکر و 9/37 درصد با میانگین سن 5/9± 4/50 سال شرکت کردند آزمون کای اسکویر نشان داد که بین خشکی دهان و التهاب گوشه لب زنان با مردان تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0 > P). اما بین خشکی دهان افراد مبتلا به دیابت نوع I و دیابت نوع II تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 > P).
نتیجه گیریبا توجه به بیشتر بودن شیوع التهاب گوشه ی دهان و کاندیایازیس در بیماران دارای دیابت نوع 2، می توان بین پاتوفیزیولوژی این بیماری با شیوع این تظاهرات ارتباط برقرار کرده و بیماران دارای دیابت نوع 2 را از گروه های پرخطر دارای این ضایعات برشمرد.
کلیدواژگان: تظاهرات دهانی، دیابت نوع 1، دیابت نوع 2 -
صفحات 273-279پیش زمینه و هدف
بیماری مزمن کلیوی معمولا با کاهش کلسیم و شکستگی های با انرژی پایین در بیماران دیده می شود در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی ارتباط بین میزان estimated Glomerular Filtration Rate (eGFR) با شکستگی با انرژی پایین هیپ بپردازیم.
مواد و روش کاراین مطالعه به شکل توصیفی در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که با تشخیص شکستگی هیپ در سال های 95 و 96 به بیمارستان های الزهرا و کاشانی مراجعه می کردند انجام گردید. میزان Cr از پرونده بیمار استخراج گردید و ارتباط eGFR با سایر متغیرها بررسی شد.
یافته هااز بین بیماران موردمطالعه 203 نفر (48.6درصد) eGFR زیر 60 و 215 نفر (51.4درصد) eGFR بالای 60 داشتند. در بیماران با e-GFR زیر 60 جنس مونث به صورت معنی داری شایع تر بود، بیماری های زمینه ای دیابت و فشارخون بالا به صورت معنی داری بیشتر بود و همچنین میانگین سنی و سطح کراتینین به صورت معنی داری بیشتر از افراد دارای eGFR بالای 60 بود و از طرفی میانگین هموگلوبین در افراد دارای eGFR زیر 60 به صورت معنی داری کمتر از افراد با eGFR بالای 60 بود (p<0.05). میزان مرگ ومیر در افراد با eGFR زیر 60 به صورت معنی داری بیشتر از افراد با eGFR بالای 60 بود. ارتباط معنی داری بین eGFR با نوع شکستگی و بیماری های ایسکمی وجود نداشت (p>0.05).
نتیجه گیریمدیریت در پیشگیری از شکستگی هیپ و درمان بیماران با نارسایی کلیه می تواند در درمان شکستگی و کاهش مرگ ومیر ناشی از آن موثر باشد.
کلیدواژگان: نارسایی کلیه، شکستگی با انرژی پایین، هیپ -
مطالعه ارتباط پلی مورفیسم های ژن های STAT4, IL7R,FOXP1 با بیماری مالتیپل اسکلروزیس در شمال غرب ایرانصفحات 280-289پیش زمینه و هدف
مولتیپل اسکلروزیس (MS) (MIM # 126200) نوعی اختلال دمیلینه کننده التهابی مزمن سیستم عصبی مرکزی است که به عنوان شایع ترین علت ناتوانی عصبی غیر ترومایی در بالغین جوان شناخته می شود. هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط واریانت های rs9828629 (FOXP1 gene), rs6881706 (IL7R gene), rs9967792 (STAT4 gene) با مالتیپل اسکلروزیس عودکننده _فروکش کننده Relapsing-Remitting MS(RRMS) هست.
مواد و روش کارمطالعه مورد شاهدی شامل 129 مورد مبتلا به RRMS و 200 فرد سالم می باشد. با استفاده از تکنیک ARMS-PCR ژنوتایپ هرکدام از پلی مورفیسم های rs9828629, rs6881706, rs9967792 تعیین شد. مربع کای، آزمون دقیق فیشر Fisher’s exact test و آنالیز رگرسیون اللی و ژنوتیپی برای بررسی ارتباط پلی مورفیسم های موردنظر با بیماری RRMS استفاده شد.
یافته هابا توجه به کل جمعیت بررسی شده ارتباط معنی داری بین rs6881706 و RRMS با 522/2 OR= و 759/4 -336/1 95%CI= و 004/0P_Value= مشاهده شد. پس از استفاده از تصحیح (0169/1 = P) Bonferroni ارتباط این پلی مورفیسم با RRMS تغییر نکرد. اما هیچ ارتباطی بین rs9828629 و rs9967792 با RRMS مشاهده نشد. در بررسی ارتباط rs6881706 با RRMS در دو زیرگروه زن و مرد هیچ تفاوتی بین OR کل و OR زیرگروه ها مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیریمطالعه حاضر سه مورد از پلی مورفیسم های مرتبط با مالتیپل اسکلروزیس حاصل از مطالعه ارتباط در سطح کل ژنوم (GWAS) در جمعیت اروپایی را در جمعیت شمال غرب ایران بررسی کرده است. بین پلی مورفیسم rs6881706 و بیماری RRMS ارتباط معنی دار مشاهده شد ولی بین پلی مورفیسم های rs9967792 و rs9828629 با بیماری RRMS ارتباط معنی داری مشاهده نشد. اهمیت پلی مورفیسم های تاییدشده برای درک مسیرهای سیگنالینگ در بیماری RRMS و استفاده از آن ها به عنوان یک بیومارکرژنتیکی در تشخیص و غربالگری بیماری و ایجاد هدف جدید دارویی می باشد.
کلیدواژگان: مالتیپل اسکلروزیس عودکننده، فروکش کننده، پلی مورفیسم، STAT4، IL7R، FOXP1 -
صفحات 290-302پیش زمینه و هدف
پروتئین غیر جفت کننده یک (UCP1) و سارکولیپین، پروتئین های تنظیم کننده ی گرمازایی غیرلرزشی به ترتیب در بافت چربی قهوه ای و عضلات اسکلتی هستند. هدف از این پژوهش، مطالعه ی اثر توام تغذیه طولانی مدت غذای پرچرب و تمرین منظم هوازی بر بیان این ژن ها در موش های سوری بود.
مواد و روش کار28 سر موش سوری در چهار گروه 1) کنترل (7 سر)، 2) غذای پرچرب (7 سر)، 3) تمرین هوازی (7 سر)، 4) غذای پرچرب- تمرین (7 سر) قرار گرفتند. موش های گروه های غذای پرچرب به مدت 12 هفته غذای پرچرب (45 درصد) مصرف کردند. موش های گروه های تمرینی به مدت شش هفته، تحت تمرین هوازی روی نوارگردان قرار گرفتند. موش های گروه غذای پرچرب-تمر ین، علاوه بر داشتن رژیم غذای پرچرب، تحت تمرین هوازی قرار داشتند. برای اندازه گیری بیان نسبی ژن UCP1 و سارکولیپین از روش Real Time-PCR استفاده شد.
یافته هاداده های این پژوهش نشان داد، تمرین هوازی، تاثیر معنی داری در بیان ژن های UCP1 و سارکولیپین نداشت (87/0;P=17/0=(P. بااین حال، تغذیه غذای پرچرب موجب افزایش (در حدود سه برابر) در بیان UCP1 و سارکولیپین شد (009/0=; P= 0006/0(P. یافته مهم این که، تمرین هوازی از افزایش بیان UCP1 و سارکولیپین ناشی از تغذیه پرچرب جلوگیری کرد (49/0=; P=29/0 (P.
بحث و نتیجه گیریاین یافته ها دلالت بر این دارند که تمرین منظم هوازی می تواند تاثیر افزایشی غذای پرچرب بر عوامل گرمازا یعنی UCP1 و سارکولیپین را محدود کند. بر این اساس، تصور می شود، تمرین هوازی از طریق این سازوکار تنظیمی می تواند گرمازایی ناشی از تغذیه پرچرب را تعدیل کند.
کلیدواژگان: تغذیه، تمرین ورزشی، گرمازایی ناشی از تغذیه، پروتئین غیر جفت کننده، سارکولیپین -
صفحات 303-312پیش زمینه و هدف
مصرف سولفات منیزیم اگرچه باعث پیشگیری از تشنج می شود، ولی می تواند باعث ایجاد مسمومیت در بیمار گردد. مطالعه ی حاضر جهت بررسی عوارض سولفات منیزیوم مادری تجویزشده در پره اکلامپسی در نوزادان term و late preterm طراحی شده است.
مواد و روش هامطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته نگر می باشد. 100 نوزادترم (گروه 1) و 100 نوزاد Preterm late (گروه 2) متولدشده در بیمارستان مطهری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از میان مادران با پره اکلامپسی که سولفات منیزیوم دریافت کرده اند و 100 نوزاد از مادران پره اکلامپسی که سولفات منیزیوم دریافت نکرده اند (گروه 3) به عنوان گروه کنترل و به صورت نمونه گیری آسان و در دسترس وارد مطالعه شدند.
یافته هامیانگین مدت زمان دریافت سولفات در گروه اول 9.80 ± 8.96 روز و در گروه دوم 15.23 ± 27.66 روز بود و این تفاوت معنی دار بود (035/0p=). در گروه اول، تعداد 94 نوزاد (94 درصد) در گروه دوم،21 نوزاد (21 درصد) و در گروه سوم، 64 نوزاد (64 درصد) نیازی به حمایت نداشتند، که تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده شد) 001/0p<). بررسی آپگار دقیقه ی اول و پنجم، به شکل معنی داری در گروه دوم نسبت به گروه اول و کنترل پایین بود ولی این تفاوت معنی دار نبود (p>0.05).
نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که منیزیوم سولفات برای موارد پره اکلامپسی منجر به هیپوتونی نوزادان، نیاز به بستری بیشتر در بخش یا NICU و آپگار پایین نمی شود.
کلیدواژگان: پره اکلامپسی، منیزیوم سولفات، هیپوتونی، آپگار، NICU -
صفحات 313-316
آرتریت تاکایاسو یا به اصطلاح بیماری بدون نبض یک بیماری بسیار نادر در جوانان است که علایم اولیه آن در سن 5 تا 40 سالگی ایجاد می شود. اگرچه ممکن است هر دو جنس تحت تاثیر قرار بگیرند، 80-90 درصد بیماران زن هستند. این بیماری، آرتریت التهابی مزمنی است که عروق بزرگ را درگیر می کند. این شکل آرتریت می تواند با آنژیوگرافی غیرطبیعی بخش فوقانی آیورت و شاخه های اصلی آن همراه باشد که سبب اختلال در خون رسانی عروق اندام فوقانی گردد. حاملگی همراه با سابقه آرتریت تاکایاسو جز حاملگی های پرخطر محسوب می شود و بسته به پیشرفت بیماری و میزان آسیب به عروق، احتمال خطر افزایش می یابد. هدف از این بررسی، گزارش یک مورد حاملگی موفقیت آمیز و بدون عارضه در بیمار مبتلا به آرتریت تاکایاسو است. معرفی مورد: بیمار خانم 36 ساله حاملگی سوم صاحب دو فرزند سالم با سن حاملگی 38 هفته که با دردهای زایمانی مراجعه کرده بود. در سابقه آرتریت تاکایاسواز 8 سال قبل داشته که در بارداری فعلی هیچ گونه پیگیری انجام نداده و درمانی دریافت نکرده بود. اولین مراجعه وی در 38 هفتگی به علت شروع دردهای زایمانی بود. برای بیمار بررسی ها و اقدامات اورژانسی انجام شد و درنهایت به دلیل ارست دیلاتاسیون سزارین اورژانسی انجام گرفت که حاصل این بارداری نوزاد پسر سالم با اپگار 9-10 و وزن 4300 گرم بود.
کلیدواژگان: آرتریت تاکایاسو، حاملگی پرخطر، آئورت
-
Pages 243-251Background & Aims
The natural compounds have received more attention due to their lower side effects and better biodegradation compared to antibiotics. The purpose of this study was to investigate the antibacterial and antioxidant effects of leaf and skin essential oil of Citrus Grandis on some human pathogenic bacteria.
Materials & MethodsThe leaf and skin of Citrus Grandis were collected under the supervision of Citrus Research Center experts from the northern province of Iran (Ramsar, Mazandaran). Essential oil extraction was performed by a Clevenger apparatus. In this empirical study, antibacterial activity, minimum inhibitory and bactericidal concentration were determined by agar well diffusion and microdilution broth, respectively. Also, 2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl reagent was used for the antiradical activity according to free radical inhibition percentage.
ResultsThe leaf essential oil showed the highest inhibitory effect on Bacillus cereus (32.5 ± 0.5 mm). The leaf essential oil of Citrus Grandis showed a better inhibitory effect compared to the skin essential oil. Minimum inhibitory concentration of leaf essential oil on Bacillus cereus of 0.62 µg mL- and minimum inhibitory concentration of skin essential oil on Bacillus subtilis, Staphylococcus aureus, Micrococcus luteus and Pseudomonas aureus bacteria of 0.62 µg mL- were obtained. Free radical scavenging increased by increasing the essential oil concentration. The essential oil of leaf showed the highest IC 50 value.
ConclusionBased on the findings, essential oil of Citrus Grandis demonstrated strong antibacterial and antioxidant properties. Citrus Grandis essential oil compounds can be processed for antibiotic production and synthesis of antimicrobial drugs in medical and pharmaceutical sector.
Keywords: Citrus grandis, Essential oil, Antiradical, Antibacterial -
Pages 252-261Background & Aims
Genu varus is one of the most common lower limb complications that affect a personchr('39')s performance during daily activities and sports. The aim of this study was to investigate the effect of using knee braces on the frequency content of lower limb muscles in people with genu varus while running.
Materials & MethodsThe present study was quasi-experimental. 30 male students with genu varus (20-30 years) were randomly divided into control and intervention groups. Knee brace was used for 8 weeks in the experimental group. The subjects used a knee brace in most of their daily activities. Electrical activity of selected muscles was recorded by electromyography system. For statistical analysis, repeated measures analysis of variance (ANOVA) was used at a significance level of 0.05.
ResultsThe results of the present study showed that the electrical activity of the biceps muscle showed a significant decrease during stance phase by -67.63% at post-test compared to the pre-test (p = 0.026). Also, the electrical activity of the biceps muscle during stance at the post-test compared to the pre-test showed a significant decrease by 21.09% (p = 0.036). The electrical activity of other muscles in the intervention group did not show any significant difference during the post-test compared to the pre-test (p <0.05).
ConclusionDue to the decrease in the frequency of medial gastrocnemius and biceps femoris muscles, it can be stated that long-term use of the brace can improve running mechanics.
Keywords: Genu varus, Knee brace, Running, Frequency muscle activity -
Pages 262-272Background & Aims
Diabetes mellitus is a set of metabolic disorders caused by a set of factors that impair insulin synthesis or reduce sensitivity to it. The aim of this study was to evaluate the prevalence of intraoral lesions in patients with type 1 and type 2 diabetes mellitus.
Materials & MethodsIn this descriptive study, patients referred to the internal ward of Imam Khomeini Hospital, and Alborz Dental Clinic in Urmia in 2020 were selected. Patients with controlled diabetes and HbA1C less than 7.5 and FBS less than 150 were included in the study. These patients were first asked about their history of diabetes, and their medication regimen by a final year dental student and oral and maxillofacial medicine specialist. Data were analyzed using Chi-square test and SPSS 16.0 software.
ResultsOf 369 patients, 62.1% were male and 37.9% with a mean age of 50.4 years participated. Chi-square test showed that there was a significant difference between dry mouth and inflammation of the labia in women and men (001/0 > p). But there is no significant difference between dry mouth in subjects with type 1 diabetes and type 2 diabetes (p <0.05).
ConclusionDue to the higher prevalence of oral inflammation and candidiasis in patients with type 2 diabetes, it is possible to link the pathophysiology of the disease with the prevalence of these manifestations. In other words patients with type 2 diabetes are among the high-risk groups with these lesions.
Keywords: Oral Manifestations, Diabetes Mellitus, Type 2, Type 1 -
Pages 273-279Background & Aims
Chronic kidney disease is commonly seen with reduced calcium and low-energy fractures. In this study, we investigated the relationship between estimated Glomerular Filtration Rate (eGFR) and low-energy hip fractures.
Materials & MethodsThis cross-sectional study was performed on patients with renal insufficiency who were referred to Alzahra and Kashani hospitals with a diagnosis of hip fracture in 2016 and 2017. Cr level was extracted from the patient file and the relationship between eGFR and other variables was investigated.
ResultsOf the studied patients, 203 (48.6%) had eGFR below 60 and 215 (51.4%) had eGFR above 60. Female patients with e-GFR below 60 were more common, underlying diseases of diabetes and hypertension were significantly higher in e-GFR below 60, and mean age and creatinine levels in e-GFR below 60 were significantly higher than eGFR above 60. The mean hemoglobin level in subjects with eGFR below 60 was significantly lower than those with eGFR above 60 (p <0.05). Mortality was significantly higher in subjects with eGFR below 60 than in those with eGFR above 60. There was no significant relationship between eGFR and type of fracture and ischemia (p> 0.05).
ConclusionManagement in the prevention of hip fracture and treatment of patients with renal failure can be effective in the treatment of fracture and reducing its mortality.
Keywords: Renal Failure, Low Energy Fracture, Hip -
Pages 280-289Background & Aims
Multiple sclerosis (MS) (MIM # 126200) is a chronic inflammatory demyelinating disorder of the central nervous system (CNS) that is recognized as the most common cause of non-traumatic neurological disability in young adults. The aim of this study was to evaluate the association between rs9828628 (FOXP1 gene), rs6881706 (IL7R gene), rs9967792 (STAT4 gene) with relapsing-remitting MS (RRMS).
Materials & MethodsThe case-control study included 129 cases with RRMS and 200 healthy individuals. ARMS-PCR technique was performed for genotyping rs9828628, rs6881706, rs9967792. Chi-square, Fisherchr('39')s exact test, and allelic and genotypic regression analysis were used to investigate the association of these polymorphisms with RRMS.
ResultsConsidering the total population studied a significant association was observed between rs6881706 and RRMS with OR = 2.522 and 95% CI = 1.336 – 4.759 and p-value = 0.004. The association of this polymorphism with RRMS did not change after using Bonferroni correction (p =0.0169). No association was observed between rs9828628 and rs9967792 with RRMS.
ConclusionThe current study replicated three polymorphisms of GWAS susceptibility SNPs in the Northwest of Iran. There was a significant association between rs6881706 and RRMS, while no association was observed between rs9967792, rs9828629, and RRMS.
The importance of validated polymorphisms is essential to understand the signaling pathways in RRMS and to use them as a genetic biomarker in diagnosing and screening the disease and establishing a new drug target.Keywords: Relapsing-Remitting Multiple Sclerosis (RRMS), Polymorphism ̨ STAT4, IL7R, FOXP1 -
Pages 290-302Background & Aims
Uncoupling protein 1 (UCP1) and Sarcolipin (SLN) are regulator proteins in non-shivering thermogenesis in brown adipose tissue and skeletal muscle (SM), respectively. This study aimed to investigate the combined effects of long-term feeding of a high-fat diet and regular aerobic training on its gene expression in mice.
Materials & Methods28 mice were assigned into four groups including; 1) control (n=7), 2) High Fat Diet (HFD), 3) Aerobic Training (AT) (n=7), and 4) High Fat Diet- Aerobic Training (HFD-AT) (n=7). The subjects of the HFD group were fed with a high-fat diet (fat= 45%) for 12 weeks. The mice of AT group underwent aerobic training on a treadmill for six weeks. HFD-AT group underwent the aerobic training in addition to a high fat diet. The Real-Time–PCR method was used to measure the gene expression of UCP1 and SLN.
ResultsData showed that the aerobic training did not significantly affect the expressions of UCP1 and SLN (p=0.17; p=0.87). However, a high-fat diet caused an increase (approximately three-fold) in the expression of UCP1 and SLN (p=0.0006; p=0.009). Basically, the aerobic training prevented the HFD-induced increase of UCP1 and SLN (p=0.29; p=0.49).
ConclusionThese results indicated that regular aerobic training could limit the increasing effect of the high-fat diet on thermogenic factors, i.e., UCP1 and SLN. Based on this, it seems that aerobic training could modulate diet-induced thermogenesis by these regulating mechanisms.
Keywords: Nutrition, Exercise training, Diet-induced thermogenesis, UCP1, Sarcolipin -
Pages 303-312Background & Aims
Using magnesium sulfate might prevent the seizure, it could lead to poisoning in the patient. The present study aims at evaluating the side effects of maternal magnesium sulfate consumption in pre-eclampsia on term and late-preterm neonates.
Materials & MethodsThis is a retrospective descriptive analytical study. One hundred term (group 1) and 100 late-preterm neonates (group 2) that were born in Shahid Motahari hospital of Urmia University of Medical Sciences from mothers with pre-eclampsia who had received magnesium sulfate, and as the control group, 100 neonates from mothers with pre-eclampsia who had not received magnesium sulfate (group 3) entered the study with easy and available sampling.
ResultsThe mean duration of sulfate uptake in the first group was 8.96±9.80 days and in the second group was 27.66±15.23 days and this difference was significant (p = 0.035). In the first group, 94 infants (94%), in the second group, 21 infants (21%), and in the third group, 64 infants (64%) did not need breathing support, which showed a significant difference between the groups (p <0.001). The first and fifth minute Apgar scores were significantly lower in the second group than in the first group and control, but this difference was not significant (p >0.05).
ConclusionThe findings of the present study depicted that magnesium sulfate administered for pre-eclampsia does not lead to neonates’ hypotonia, more admission days in the ward or NICU, and low Apgar scores.
Keywords: Pre-eclampsia, Magnesium Sulfate, Hypotonia, Apgar, NICU -
Pages 313-316
Takayasu arteritis, a so-called pulseless disease, is a very rare disease in young people. The first symptoms appear at the age of 5 to 40 years. Although both sexes may be affected, 80-90% of patients are female. It is a chronic inflammatory arthritis that affects the large arteries. This form of arthritis can be associated with abnormal angiography of the upper aorta and its main branches, which disrupts blood flow to the arteries of the upper extremities. Pregnancy with a history of Takayasu arteritis is considered a high-risk pregnancy and the risk increases depending on the progression of the disease and the extent of vascular damage. The purpose of this article is to report the case of a successful and uncomplicated pregnancy in a patient with Takayasu arteritis. A 36-year-old woman in her third pregnancy with two healthy children, with a gestational age of 38 weeks was referred to us with labor pains. The patient had a 8-year history of Takayasuchr('39')s arteritis. She did not follow-up and received no treatment during her current pregnancy. Her first visit in week 38 was due to the onset of labor pains. Emergency evaluation and procedures were performed. Finally, due to arrest dilatation, an emergency cesarean section was performed. She delivered a healthy boy weighing 4300 g with an Apgar score of 9-10.
Keywords: Takayasu arteritis, high-risk pregnancy, aorta